English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4862 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
humbler U متواضع تر
unselfish U متواضع
humblest U متواضع
humble U متواضع
humbled U متواضع - خاشع
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
condemn U محکوم کردن افراد
rouse out U بیدار کردن افراد
condemns U محکوم کردن افراد
condemning U محکوم کردن افراد
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
ship to shore U حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
personnel U افراد
enlistedman U افراد
trooping U افراد
enlisted personnel U افراد
trooped U افراد
troop U افراد
men U افراد
withindoors U افراد داخل
equal status persons U افراد همپایه
enlistee U افراد داوطلب
packed out پر و مملو از افراد
platoon U جوخهء افراد
head counts U جمع افراد
roll call U نامیدن افراد
head count U جمع افراد
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
personnel status U وضع افراد
top-level U افراد عالیرتبه
filler personnel U افراد جایگزینی
platoons U جوخهء افراد
service club U باشگاه افراد
liberty men U افراد مرخصی
category U طبقه افراد
enlisted personnel U طبقه افراد
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
transfer station U محل انتقال افراد
avast U افراد به جای خود
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
top-level U توسط افراد عالیرتبه
troops U افراد قسمتها سربازان
personal error U خطاهای انفرادی افراد
coachload U افراد سوار بر درشکه
part owners U افراد شریک المال
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
favouritism U افراد مورد توجه
the common wealth of learning U افراد اهل علم
noncombatant U افراد غیر نظامی
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
receptee U افراد مورد پذیرش
target audience U افراد مورد نظر
morale U روحیه افراد مردم
posse comitatus U دسته افراد پلیس
cimmerian U افراد کشور فلمات
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
family size U تعداد افراد خانواده
commando U افراد نیروی مخصوص
commandos U افراد نیروی مخصوص
billet slip U کارت محلهای افراد
billet slip U لوحه اسکان افراد
transfer station U محل اعزام افراد
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
dependents U افراد تحت تکفل
close station U افراد بدو مرخص
special olympics U المپیک افراد استثنایی
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
charter U بین افراد دلالت کند
chartered U بین افراد دلالت کند
chartering U بین افراد دلالت کند
biographical intelligence U اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
IMA U قالب ها و خصوصیات افراد است
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
charters U بین افراد دلالت کند
huddling U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
leatherneck U جزو افراد تفنگداران دریایی
Certain notorious ( dubious ) characters . U عده افراد معلوم الحال
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
posse U دسته افراد پلیس جماعت
intransit strenth U افراد در حال حرکت یا انتقال
posses U دسته افراد پلیس جماعت
huddle U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddles U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
Applicants flooded in. U سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
personal salute U تیر سلام برای افراد
huddled U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
preference blank U دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
atomistic evalution U ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
oligopoly U تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
oligrachy U حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
pit crew U افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
conferences U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
muster roll U دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
correctional custudy U روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
internee U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
cyberspace U دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
arrow head U پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
internees U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
panel U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
speeches U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
close corporation U شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
panels U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
speech U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
people sniffer U رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
protection U عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
penalty kicker U بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
shares U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
share U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
pressure cabin U بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
photographic dosimetry U روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
frictional unemployment U اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
expellee U افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
automate U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
automates U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
automating U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
smalltalk U یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
active list U فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
robots U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
uberrima fides U صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
geriatrics U رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
cultivation U جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
speaking with prosecutor U در جرایم علیه افراد که از نوع جنحه باشددادگاه به متهم اجازه میدهد که پیش از شروع رسیدگی با شاکی صحبت کند وهر گاه او رضایت خود رااعلام کند مجازات مرتکب تخفیف کلی پیدا میکند
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
utopiannism U اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com